عالم ناسوت،،ملکوت،جبروت،لاهوت چیست؟
1.عالم ناسوت:
مراد از این عالم، همان عالم طبیعت و شهادت و مُلک است یعنی جهان جسمانی و اجسام و ماده و مادیات که در آن حرکت و زمان و مکان نقش دارد. عالم ناسوت مانند پوست است نسبت به عالم ملکوت یعنی قشر عالم ملکوت است.[2]
(برای مثال گردویی رو تصور کنید ، پوست گردو میشود عالم ناسوت که قابل دیدن و لمس است. ولی محتوای داخل گردو عالم ملکوت و در صورتی قابل دیدن است که به درستی از پوست عبور کنید. پس دنیایی که در آن زندگی میکنیم مانند این گردوست که پوست آن ناسوت و محتوای آن ملکوت...یعنی ورای این جهان قابل لمس و قابل مشاهده عالمی هست که قابل مشاهده برای عوام نیست الا به تقوا و پرهیزگاری. همانگونه که حضرت ابراهیم علیه السلام از خداوند خواست که ملکوت آسمان و زمین رو به من نشان بده و به اذن خدا مشاهده کرد."وکَذَلِکَ نُری اِبرَهیمَ مَلَکوتَ السَّمـَوَتِ والاَرضِ ولِیَکونَ مِنَ الموقِنین؛ (انعام، 75)
2. عالم ملکوت:
مراد، همان، عالم غیب و عالم نفس و عالم مجردات(مانند فرشته ها) است که به آن عالم مثال و عالم برزخ هم اطلاق می گردد و آن مرتبه ایست برتر از عالم طبیعت که دارای ابعادی است امّا فاقد حرکت و زمان و تغییر است.
این عالم خود بر دو گونه است :
یکی «ملکوت اعلی» که عالم مجردات محضه است مانند عالم ملائکه
و دیگری «ملکوت اسفل» است .[4] مانند وجود انسان ها در برزخ و قبر و جهان بعد از مرگ.
برای ملکوت نامهای گوناگون فلسفی، کلامی، عرفانی و... آمده است که مهمترین آنها عبارتاند از:
عالم معنا،عالم نفوس،عالم صفات،عالم مافوق الطبیعه،عالم الگو،عالم حقیقت،عالم عُلوی،عالم امر،قطب جنوبی، کنعان، شَرابِ پخته، شَرابخانَه، صَوامِعِ مَلَکوت،دَرُون،دریای نور، عالم تسبیح و تحمید، عالم غیب، عالم عقل، عالم قدس، عالم حیات و عالم نور.
شرط دستیابی انسان به عالم ملکوت پیراستگی و بینیازی از مادیات، تزکیه نفس،مجاهدتهای بسیار، رفع موانع،و رهایی از اسارت نفس است.
در این صورت تبدیل به نفس مطمئنهای خواهد شدکه لیاقت کشف اسرار غیبی و حتی ترقی در عالم ملکوت را دارد و با عنایت خداوندی، این اتصال به ملکوت به ملکهای در درون او بدل میگردد
3. عالم جبروت:
مراد، همان عالم عقل و عالم معناست و فوق عالم ملکوت است.[5]
در اثبات عالم جبروت و عقل گفته شده که برخی فلاسفه معتقدند:
از آنجا که عالم لاهوت و ذات الله وسیع و احد و دارای بساطت محض است(یعنی الله از هر چیزی که در تصور بیاید مبراست ، یعنی چیزی که اصلاً جزء نداشته باشد، نه جزء خارجی (ماده و صورت)، نه جزء عقلی (جنس و فصل) و نه جزء مقداری (یعنی به لحاظ کمّی قابل تقسیم نباشد)) نمی تواند مستقیما و بلاواسطه به وجود آورنده و مدبر و محیط بر عالم طبیعت و عالم ملکوت شود لذا قائل به «صادر اول» شده اند (یعنی اوّل مخلوق یا اوّل چیزی که از ذات حق صادر شده است)که بدون واسطه و مستقیماً، ذات اقدس خداوند به او توجه کرده است و مدعی شده اند که صادر اول، باید کاملترین و بسیط ترین ممکنات باشد (یعنی اشرف مخلوقات باشد)که به سایر موجودات پایین تر از خود، فیض برساند، چنین موجودی باید جدای از ماده و زمان و مکان باشد
. این چنین موجودی را به اصطلاح «عقل» می نامند.[6]
مثال :
فرض کنید گوشی موبایل شما عالم ناسوت باشد،و برق شهری منبع مطلق قدرت و عظمت در جهان.اگر موبایل شما به صورت مستقیم و بدون واسطه به این منبع قدرت وصل شود چه اتفاقی می افتد؟
طبیعیست که اجزای الکتریکی موبایل که با برق DC کار میکند نمی تواند به صورت مستقیم به برق متناوب AC متصل شود و انفجاری کوچک رخ می دهد.
پس برای اتصال موبایل به برق شهری نیاز به واسطه ی به نام آداپتور است.آداپتور واسطه ی بین موبایل و منبع قدرت است.
دقیقا جهان هستی همین گونه است.
اگر خدا که منبع لایزال قدرت در عالم وجود است ،به صورت مستقیم در عالم بروز و ظهور کند، همه چیز نابود می شود،چون هیچ چیزی در عالم تحمل نور و فیض مستقیم خدا را ندارد.
پس اینجا نیاز به یک واسطه هست،که ظرف مشیت الهی است.یعنی واسطه ی فیض الهی می شود.در عالم جبروت به این واسطه عقل کل می گویند که همان پیامبر اکرم صلوات الله علیه و ائمه معصومین هستند.
از جابر نقل شده است که گفت رسول الله (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
اولین چیزی که خدا خلق نمود نور من بود پس از آن نور علی علیه السلام. سپس عرش و لوح و ... نور بصر و عقل و معرفت خلق شد (بحار الأنوار، جلد 54 ، صفحه 170)
عقل اول همان نور محمدى(صلوات الله علیه) است
رسول الله(ص) فرمود: «اول ما خلق الله نورى» یعنی صادر اول نور من است(سیره حلبیه، ج 1، ص 159)
خداى متعال چون نور محمدى را آفرید. در این نور محمدى ارواح جمیع انبیا و اولیا را جمع کرد، ؛ و این در مرتبه عقل اول است
4. عالم لاهوت:
مراد همان عالم الوهیت و عالم ربوبی است. یعنی ذات مقدس الله که تمام صفات جمال و جلال خدا را داراست.
ذات پروردگار به تنهایی عالمی است و عظیم ترین عوالم است، زیرا ذات حق، بر همه ی عوالم احاطه دارد و ذره ای از احاطة الله خارج نمی باشد.[7]
اذا انتهی الکلام الی الله فامسکوا، و لا تفکروا فی ذات الله، و تکلموا دون العرش، و لا تکلموا فیما فوق العرش
هر گاه سخن به خدا رسید، لب فرو بندید، و در ذات خدا نیندیشید، و پیرامون زیر عرش سخن بگویید، و درباره ی امور بالای عرش سخن نگویید.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
ـ ربانی گلپایگانی، ایضاح الحکمة (ترجمه و شرح بدایة الحکمة)، ج 3، ص 539ـ537، ناشر مرکز جهانی علوم اسلامی.
به طور خلاصه :
1)عالم ناسوت همین عالم دنیاست و مادیات که انسان در آن جسمیت دارد و زندگی میکند و در بند زمان و مکان است.
2) عالم ملکوت فراتر از عالم ناسوت است. عالم ورای این دنیاست.مانند عالم برزخ ویا عالم فرشته ها
قوانین حاکم براین عالم با قوانین حاکم بر عالم ناسوت فرق دارد. مثلا ممکن است شما لحظه ای در عالم ملکوت باشید ولی هم زمان آن یک لحظه 100 سال عالم ناسوت باشد یا بر عکس.
3) عالم جبروت : خداوند جهان هستی را با واسطه ای به نام عقل مجرد یا اشرف مخلوقات به وجود آورد یا همان عقل کامل که آیینه ی تمام نمای علم خداوند است و اصل تمام موجودات عالم به این عقل بر میگردد. پس این عقل منبع علم خداوند است یا عقل کامل که طبق روایات پیامبر اکرم صلوات الله علیه است.
4) عالم لاهوت : همان ذات اقدس الله است که قابل تصور نیست.
[1] . مطهری، مرتضی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، انتشارات صدرا، ج 5، ص 194.
[2] . ر.ک: ملاصدرا، اسفار، چاپ سنگی، ج 1، ص 151، سفر اول؛ و بحرالعلوم، سید مهدی، تحفة الملوک، انتشارات حکمت، ص 101.
[3] . مطهری، مرتضی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، انتشارات صدرا، ج 5، ص 196.
[4] . سجادی، جعفر، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ص 325.
[5] . مطهری، مرتضی، آشنایی با علوم اسلامی، انتشارات صدرا، ج 1، ص 191.
[6] . مطهری مرتضی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج 5، ص 196 و 197.
[7] . همان، ص 195.
باز می نویسم....
نخوان! حرفهایم تکراریست....
نشنوو !!! همان آدم دیروز هستم...
نبین !!! همان آدم دیروز هستم...
فقط برو....
برو ولی حس کن و لمس کن....
" عشق پاکی را که به آتش کشیدی...